صراط در لغت به معنى راه و طریق است و در آیات قرآن نیز در همین معنى بکار رفته است چنان که مى فرماید:
(...وَاللّهُ یَهْدى مَنْ یَشاءُ إِلى صِراط مُسْتَقیم) .([1])
«خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت مى کند».
و به همین جهت گاهى در طریق منتهى به دوزخ نیز به کار مى رود چنان که مى فرماید:
(اُحْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْواجَهُمْ وَما کانُوا یَعْبُدُونَ * مِنْ دُونِ اللّه فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحیمِ).([2])
«و همسران آنان و آنچه را که غیر از خدا پرستش مى کردند، محشور نمایید آنگاه همگى را به سوى راه دوزخ راهنمایى کنید».
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 1:47 صبح روز یکشنبه 90 تیر 12
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
شیخ صدوق از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود هر که بخواهد که حق تعالى بر او سکرات مرگ را آسان کند باید صله ارحام و خویشان خود کند، و به پدر و مادر خود نیکى و احسان نماید، پس هر گاه چنین کند خداوند دشواریهاى مرگ را، بر او آسان کند و در حیات خود فقر به او نرسد.
و روایت شده که حضرت رسول صلى الله علیه و آله نزد جوانى بهنگام وفات او حاضر شد پس به او فرمود: بگو: لا اله الا الله ، آنگاه زبان آن جوان بسته شد و نتوانست بگوید، و هر چه حضرت تکرار کرد باز نتوانست بگوید؛ پس حضرت به آن زنى که کنار جوان بود گفت : آیا این جوان مادر دارد؟ عرض کرد: بلى من مادر او مى باشم فرمود: آیا تو بر او خشمناکى ؟ گفت : بلى و الان شش سال است که با او سخن نگفته ام حضرت فرمود که از او راضى شو. آن زن گفت رضى الله عنه برضاک یا رسول الله (5) و چون این کلمه را که مُشعِر بر رضایت او بود از پسرش گفت ، زبان آن جوان باز شد.
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 12:7 صبح روز شنبه 90 تیر 11
امام باقر (ع) مىفرماید: حضرت ابراهیم (ع) براى عبرت گرفتن از مخلوقات خدا در شهرها مىگشت، روزى گذرش به بیابانى افتاد، شخصى را دید جامه مویین پوشیده و با صداى بلند نماز مىخواند.ابراهیم (ع)از نماز او تعجب کرد، نشست و انتظار کشید تا نماز او تمام شود، ولى او نماز را رها نمىکرد، چون بسیار به طول انجامید ابراهیم (ع)او را با دست تکان داد و فرمود: با تو کارى دارم نمازت را تمام کن .عابد دست از نماز کشید و کنار ابراهیم (ع)نشست.ابراهیم (ع)از او پرسید براى چه کسى نماز مىخوانى؟گفت: براى خدا .پرسید: خدا کیست؟گفت: آن کس که من و تو را خلق کرده است.فرمود: طریق تو مرا خوش آمد، دوست دارم براى خدا با تو برادرى کنم، خانهات کجاست که هر گاه خواستم تو را ملاقات کنم به دیدنت بیاییم ؟عابد گفت: خانه من جایى است که تو را به آنجا راه نیست .
ابراهیم (ع)فرمود: یعنى کجاست؟گفت: وسط دریا.پرسید: پس تو چگونه مىروى؟گفت: من از روى آب مىروم .
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 12:4 عصر روز جمعه 90 تیر 10
ـ ای جامه بخود پیچیده ـ برخیز و انذار کن (آیات 1و 2/ سوره مدثر)
محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود. تبلور آن رنج مایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیاری را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت می گذرانید.
ـ آن شب، شب بیست و هفتم رجب بود. محمد غرق دراندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید:
بخوان!
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 11:25 عصر روز چهارشنبه 90 تیر 8
منبرى از نور براى فاطمه علیهاالسلام
در گفتگوى پیامبر صلی الله و علیه و آله با دختر گرامى اش درباره چگـونگـى حضـور وى در عرصه قیامت، چنیـن مى خـوانیـم: منبرى از نـور برایت برقرار مـى سازنـد که هفت پله دارد و بیـن هر پلهاى تا پله دیگر صفهایـى از فرشتگان قرار گرفتهانـد که در دستشان پـرچمهاى نـور است. همچنین در طرف چپ و راست منبـر حـورالعیـن صف مـى کشنـد.
آنگاه که بر بالاى منبر قرار مى nگیرى، جبرئیل مىn آید و مى گـوید: اى فـاطمه! آنچه مـایلـى از خـدا بخـواه
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 12:21 صبح روز چهارشنبه 90 تیر 8
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده است که قید میکند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرفونحو دستوری بیاشکال است اما واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی 24=24.
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 5:22 عصر روز دوشنبه 90 تیر 6
1- محو شدن حسنات در قیامت به دلیل ...
پیامبر صلى الله علیه و آله :
یُؤتى بِاَحَدٍ یَومَ القیامَةِ یوقَفُ بَینَ یَدَىِ اللّهِ وَ یُدفَعُ إِلَیهِ کِتابُهُ فَلایَرى حَسَناتِهِ فَیَقولُ: اِلهى لَیسَ هذا کِتابى فَاِنّى لا اَرى فیها طاعَتى! فَیُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّکَ لا یَضِلُّ وَ لایَنسى ذَهَبَ عَمَلُکَ بِاغتیابِ النّاسِ ثُمَّ یُؤتى بِآخَرَ وَ یُدفَعُ اِلَیهِ کِتابُهُ فَیَرى فیهِ طاعاتٍ کَثیرَةً فَیَقولُ: اِلهى ما هذا کِتابى فَاِنّى ما عَمِلتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَیُقالُ: لاَِنَّ فُلانا اغتابَکَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ اِلَیکَ؛
روز قیامت فردى را مىآورند و او را در پیشگاه خداوند نگه مىدارند و کارنامهاش را به او مىدهند، اما حسنات خود را در آن نمىبیند. عرض مىکند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمىبینم! به او گفته مىشود: پروردگار تو نه خطا مىکند و نه فراموش. عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مىآورند و کارنامهاش را به او مىدهند. در آن طاعت بسیارى را مشاهده مىکند. عرض مىکند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را بجا نیاوردهام! گفته مىشود: فلانى از تو غیبت کرد، حسنات او به تو داده شد.
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 12:18 صبح روز یکشنبه 90 تیر 5
پارهای از مفاهیم عام اخلاقی، عهده دار تنظیم موضع نفسانی انسان نسبت به عاقبت و پایان کار خویش است. شاخص ترین مفاهیمی که در این باب مطرح اند، عبارتند از: خوف، رجا، یأس و قنوط و ایمنی از مکر خداوند. چون یأس و قنوط به عنوان آفتی برای «بیم و خوف» و ایمنی از مکر خداوند آسیبی برای «امید و رجاء» محسوب می گردند.
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 11:15 عصر روز جمعه 90 تیر 3
رجوع دادن مردم برای شفاعت به نزد رسول اکرم (ص) توسط پیغمبران
در «تفسیر عیاشی» در ذیل آیه 79 سوره اسراء (عَسَی "أن یَبْعَثَکَ رَبکَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ باشد که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند) از خَیْثَمة جُعفی روایت کرده است که او گفت: من و مفضل بن عُمَر شبی را در خدمت حضرت امام باقر علیه السلام بودیم و غیر از ما کسی نبود. مفضل جعفی گفت: فدایت شوم، حدیثی برای ما نقل کن که ما بدان شاد گردیم!
حضرت فرمود: آری! چون روز قیامت شود، «حَشَرَ اللَهُ الْخَلاَ´ئِقَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ حُفَاةً عُرَاةً غُرْلاً؛ خداوند خلائق را در زمین همواری محشور کند، که جملگی پا برهنه و عریان و ختنه نکرده هستند». من گفتم: فدایت شوم، مراد از غُرْل (غیر مختونان ) چیست؟! حضرت فرمود: همچنانکه در ابتداء آفرینششان خلقت شده اند. و در آن بیابان هموار همگی وقوفشان بقدری به طول می انجامد که از کثرت عرق کردن، عرق آنها تا گردن و دهانشان را فرا میگیرد و چون لِجام، مانع از سخن گفتنشان می شود و میگویند: ای کاش خداوند به حساب ما رسیدگی میکرد و زودتر حکم ما را صادر می نمود، گر چه بسوی آتش باشد. چون از شدت آن حالی که دارند آتش را برای خود راحتی می بینند.
ادامه مطلب...
نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 4:53 عصر روز چهارشنبه 90 تیر 1