امام علی ( ع ) :
بزرگترین مصیبت ها ، نادانی است .
هیچ آیینی ، با نادانی رشد نمی کند .
چه بسیار عزیزی که ، نادانی اش او را خوار ساخت .
عقل راهنمایی می کند و نجات می دهد و نادانی گمراه می کند و نابود می گرداند .
امام علی ( ع ) :
بزرگترین مصیبت ها ، نادانی است .
هیچ آیینی ، با نادانی رشد نمی کند .
چه بسیار عزیزی که ، نادانی اش او را خوار ساخت .
عقل راهنمایی می کند و نجات می دهد و نادانی گمراه می کند و نابود می گرداند .
لِّیَجْزِى اللَّهُ الصادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَ یُعَذِّب الْمُنافِقِینَ إِن شاءَ أَوْ یَتُوب عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَّحِیماً
قرآن در این آیه مبارکه ، منافق را در برابر صادق قرار داده است ؛ از این دانسته مى شود که منافق صادق نمى باشد و دروغ گو خواهد بود و نفاق نمونه اى است از دروغ گویى .
اکنون شایسته است که منافق شناسانیده و علامت هایش نشان داده شود.
سخنى از رسول خدا (ص)
امام جعفر صادق (ع) فرمایش جدش رسول خدا را چنین بیان مى کند:
(( سه چیز است که در هر کس یافت شود، منافق خواهد بود، هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خودش چنین پندارد که مسلمان است : در امانت خیانت کند؛ در سخن دروغ بگوید؛ در وعده خلف کند.))
بنابراین ، خیانت در امانت ، دروغ در سخن ، خلف در وعده ، اگر در کسى یافت شود، او منافق مى باشد و او را در صف مسلمانان با ایمان راه نیست . نظر دقیق ، تشخیص مى دهد که هر یک از این صفات سه گانه ، نوعى از بى حقیقتى مى باشد.
اى مـردم بـه مـا شـش چیز داده شده و با هفت چیز دیگر بر سایر مردم برترى یافته ایم : به ما علم وبـردبـارى و سـخـاوت و فـصـاحـت و شـجـاعت و محبت در قلوب مؤمنین را داده اند و سر آمد دگرانیم...
«شیخ صدوق» در کتاب «مَن لا یحضرهُ الفقیه» روایت کرده است:
در زمان حضرت سلیمان(ع) مردم مدتی دچار خشکسالی شدند و از آن حضرت خواستند برای طلب باران به درگاه خدای تعالی دعا کند.
سلیمان(ع) با یاران خود از شهر خارج شدند تا به مکان مناسبی رفته و درخواست باران کنند.
در مسیری که عبور می کردند، ناگهان سلیمان(ع) نگاهش به مورچه ای افتاد و مشاهده کرد که آن مورچه دست های خود را به سوی آسمان بلند کرده و می گوید: پروردگارا! ما هم مخلوق تو هستیم و نیازمند روزی تو می باشیم، پس ما را به گناهان فرزندان آدم هلاک مکن.
سلیمان(ع) روبه همراهان خود کرد و فرمود: «برگردید که از برکت دیگران شما نیز سیراب شدید». و جالب این که در آن سال بیش از هر سال دیگر باران آمد.
حضرت ابراهیم (ع) در زمان پادشاهی ظالم به نام نمرود زندگی می کرد. او مردی ستمگر و جاه طلب بود و علاوه بر آن دعوی خدایی داشت و مردم زمان نیز مجبور بودند از ترس قانون در مقابل وی سجده کنند.
ابراهیم (ع) وقتی به سن جوانی رسید و کم کم اهانت بت ها بر زبان وی جاری گردید و نمرود از حالات وی مطلع شد، فرستاد تا آن حضرت را به دربار او آورند. حضرت وقتی که وارد شد بر خلاف اهل آن روزگار نمرود را سجده نکرد.
نمرود گفت: ای ابراهیم! چرا سجده نکردی؟ ابراهیم (ع) گفت: من به جز پروردگار خود کس دیگر را سجده نمی کنم. نمرود گفت: پروردگار تو کیست؟
نفس می زند موج،
نفس میزند موج،
ساحل نمیگیردش دست،
پس میزند موج
فغانی به فریادرس میزند موج
نظامیگری یا میلیتاریسم یک ایدئولوژی است که معتقد است توان ارتشی سرچشمه و منبع همه امنیتهاست. نظامیگری در ملایمترین شکل خود به این گزاره باور دارد که «آشتی از راه توانمندی نظامی» میسر میشود و آمادگی نظامی بهترین یا تنها راه دستیابی به صلح است.
یکی از راههای اندازهگیری نظامیگری، درصد درآمد سرانه هزینهشده? کشورها در زمینه نظامی است. در سال ???? کره شمالی بالاترین درصد هزینه نظامی یعنی ????? از درآمد سرانه خود را داشت. پس از آن آنگولا با ??? در سال ????)، اریتره با (????? در سال ????)، عربستان سعودی با (??? در سال ????)، اتیوپی (????? در سال ????)، عمان (????? در سال ????)، قطر (??? در سال ???? - ????)، اسرائیل (????? در سال ????)، اردن (???? در سال ????) و مالدیو (???? در سال ????) قرار داشتند.
نشریه اقتصادی فوربس طی گزارشی به بررسی عملکرد اقتصادی 177 کشور جهان طی سه سال گذشته پرداخت و بر این اساس 10 کشور را به عنوان بدترین اقتصادهای جهان معرفی کرد.
بدترین اقتصادهای جهان در این گزارش بر اساس میانگین آمارهای سه ساله در خصوص رشد تولید ناخالص داخلی، تورم و تولید ناخالص داخلی سرانه به اضافه تراز حسابهای جاری تعیین شدهاند. این فهرست نسبت به سال گذشته تغییرات زیادی داشته است.
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
موج بیپروای دریای حقیقت کن مرا
خانهآرایی نمیآید ز من همچون حباب
خانه دار گوشهی چشم قناعت کن مرا
استخوانم سرمه شد از کوچه گردیهای حرص
زندهی جاوید از دست حمایت کن مرا
در زمینه های مربوط به حالت احتضار یعنی همان حالت جان دادن و مردن، گذشته از آیاتی که وجود دارد، روایاتی که غیرقابل انکار است یکی و دو تا و پنج تا نیست که آدم بگوید خوب، حالا حدیث است، یقینی که نیست، از کجا که چنین است. حدیث یکی و دو تا و پنج تا باشد قابل انکار است، صد تا و دویست تا که دیگر قابل انکار نیست. شاید ما پانصد حدیث در این زمینه از ائمه مختلف داریم و دیگر شک باقی نمی ماند که این گفتار خود آنهاست و نمی شود احتمال دارد که سخنی باشد که بعدها به نام آنها گفته شده است. جای شک برای انسان باقی نمی ماند.