سفارش تبلیغ
صبا ویژن



خطبه پنجاهم نهج البلاغه - عرصات

   

بنام خدا

خطبه پنجاهم نهج البلاغه

(( جز این نیست که ابتداء بروز آشوبها و فتنه ها ، هواهایی است که مورد تبعیت قرار می گیرند و احکامی است که بدعت گذاشته می شوند . در این فتنه ها (یا هواها و احکامی که بطور بدعت طرح شده اند ) با کتاب خدا مخالفت می شود و مردانی ، از مردان دیگر ، بر مبنایی غیر از دین خداوندی تبعیت میکنند . اگر باطل از در آمیختن با حق تفکیک و خالص شود ، بر حق جویان پوشیده نمیماند . و اگر حق از پوششها و آمیزش با باطل تفکیک و خاص شود ، زبانهای مردم معاند از قیل و قال در باره حق بریده می شود . ولی مشتی از حق و مشتی از باطل را گرفته و در هم مخلوط می شوند ، در این موقع است که شیطان بر پیروان خود مسلط گشته و کسانیکه از طرف خداوندی سابقه نیکو به آنان داده شده است ، نجات پیدا میکنند .

ترجمه از علامه محمدتقی جعفری

بدعتهای ویرانگر در یک جامعه اسلامی ، بطور ناگهانی و یا با آگاهی کامل مردم به انحراف آن بدعتها از مکتب بروز نمیکند . همچنین بدانجهت که دین اسلام مجموعه ای از اصول عقاید فطری و احکام و تکالیف سازنده مادی و معنوی است ، لذا بوجود آوردن بدعتها در چنین مکتبی هرگز به عوامل منطقی مستند نخواهد بود . آیا می توان برای تحریف این اصل که (( ستمکار نمیتواند زمامداری جامعه را بدست بگیرد )) یک عامل صحیح و دلیل منطقی پیدا کرد ؟ نه هرگز ، بنابراین ، هر عامل و دلیلی که برای تجویز زمامداری ستمکار بر جامعه ( که بدعت است ) در نظر گرفته شود ، چیزی جز هوا و هوس بنیانگذاران بدعت نخواهد بود . آیا میتوان برای شکستن اصل (( لزوم ایفاء به تعهدها )) ، منطقی جز هوا و هوس شیطانی عهد شکنان تصور نمود ؟ آیا میتوان برای تحریف (( لزوم ارتباط با خدا در اشکال عبادات )) دلیلی و عاملی جز هوا وهوس های پلید حیوانی پیدا کرد ؟ مسلما هرگز ، زیرا :

و ماذا بعد الحق الاالضلال ( قرآن کریم ) چیست در بیرون از حق ، جز گمراهی . که مستند به امیال و هواهای نفسانی است . با این بیان هیچ جمله ای برای تعیین نخستین عوامل بدعتها نمیتواند با جمله ای که امیرالمومنین فرموده است برابری کند .

پس از آنکه بدعتهایی در یک جامعه بوسیله هواها و خودپرستی ها بروز کرد ، نوبت ظهور فتنه ها و آشوبها فرا میرسد ، زیرا طبیعی است که بدعتها هراندازه هم ماهرانه و عوامفریبانه به اجتماع عرضه شوند ، بالاخره با متن واقعییات دین که با قرآن محوری و حفظ سنت و فعالیت عقول سالم پاکان جامعه برای خردمندان جامعه تثبیت شده است ، ناهماهنگ و ناسازگار گشته ، موجب بروز آراء و عقاید و تأویلات و تفسیرات شخصی میگردد و شعله های فتنه و آشوب زبانه میکشد و گره بندیها شروع میشود .......

با اینکه می بینید و میشنوید که در گذرگاه تاریخ هر کس و هرگروهی که حق را با باطل در آمیخت و از این معجون انسان کش برای اشباع خودپرستی های خود بهره برداری کرد ، چند صباحی نگذشت که حق و حقیقت چهره واقعی و صاف خود را از تیرگیهای باطل بیرون آورد ، یا در روزگار زندگی آن خودخواهان هواپرست ، موجودیتشان را تباه ساخت یا پس از مرگشان لعنت ها بدنبالشان فرستاد . با اینحال این پست تر از روباهان عبرت نگرفته و باز حق را بازیچه خود قرار میدهند . شرح از علامه جعفری

 



نویسنده » علیرضا کفایی » ساعت 12:16 صبح روز شنبه 89 شهریور 6